به طور کلی بهرهگیری از امکانات محلی و دسترسی به منابع قرضه مناسب و با صرفه اقتصادی در هر پروژه عمرانی از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این راستا، سنگهای آهکی به طور وسیعی برای احداث پروژههای عمرانی مورد استفاده قرار میگیرند. یکی از فاکتورهایی که به عنوان عامل تمایز در سنگهای آهکی استفاده میشود، بافت سنگهای آهکی میباشد. در این پژوهش با در نظر گرفتن بافت به عنوان عامل متمایز کننده سنگهای مورد مطالعه، به بررسی مقاومت و دوام شش نمونه از سنگ آهکهای استان همدان از طریق آزمایش سلامت سنگ پرداخته شده است. هدف از انجام این پژوهش دستیابی به نوعی از سنگ آهک میباشد که از نظر بافت و خصوصیات زمین شناختی در مقابل خوردگی ناشی از ترکیبات شیمیایی مقاوم بوده و کمترین تأثیرپذیری را از این نظر داشته باشد و در واقع کمترین میزان زوال را از خود نشان دهد. بررسی تاثیر بافت بر افت وزنی نمونهها در آزمایش سلامت نشان میدهد که در سنگهای آهکی، بافتهایی که یکپارچگی در ساختار و همچنین نوع کربنات تشکیل دهنده آنها مشاهده میگردد، رفتار بهتری را نشان میدهند. همچنین در تمام نمونههایی که دارای بافت و ترکیب یکنواختی بودند، مصالح درشتدانه، با محدوده اندازه 5/37 تا 50 میلیمتر، دوامپذیری بالاتری را احراز نموده اند. بنابراین، بافت؛ یک عامل مهم و موثر بر دوام و مقاومت سنگهای آهکی در برابر خوردگی بوده و باید در کنار اندازه ذرات مصالح، به عنوان فاکتور تعیینکننده در ارزیابی دوام مطرح گردد.